امروزه خرید کردن برای همهی افراد یک امر متداول روزمره به شمار میرود. مهمترین مسئله در خرید بعد از شناخت نیاز، قیمت محصول مورد نظر است. قیمتگذاری برای محصول یا خدمات با توجه به کیفیت، تقاضای محصول در بازار، برند و محل تولید آن انجام میشود. قیمتگذاری منطقهای از سوی کمپانیهای ارائهدهندهی محصول یا خدمات انجام میشود و تأثیر به سزایی در بازار مدرن دارد. اینکه کمپانیها با چه دلیلی و چگونه میزان عرضه و قیمت محصول یا خدمات را کنترل میکنند و اینکه هدف کمپانیها از پیادهسازی این سیاست چیست، در ادامهی این مطلب مورد بررسی قرار گرفته است و شما را بهخوبی با این سیاست کمپانیهای ارائهدهندهی محصول یا خدمات آشنا میکند.
سرفصلهای محتوا
قیمتگذاری منطقهای چیست؟
قیمتگذاری منطقهای یا Zone Pricing فرآیندی است که طی آن قیمت محصولات و خدمات، بسته به اینکه در چه مکانی عرضه و توسط مشتری خریداری میشوند، تعیین میگردد. برای مثال ممکن است خریدار محصولی را در منطقهی شمارهی یک که در تصویر زیر نشان داده شده است، با قیمت مشخصی خریداری کند؛ در حالی که شاید مجبور باشد همان محصول را با همان کیفیت، در منطقهی شمارهی دو با قیمت متفاوتی خریداری نماید.
ممکن است یک شرکت از این سیاست برای پرداخت هزینههای حملونقل استفاده کند، یا بهنوعی میتوان گفت “هرچه از محل تولید یک محصول دورتر باشید، باید برای خرید آن محصول هزینهی بیشتری را پرداخت کنید.”
چرا شرکتها از این سیاست استفاده میکنند؟
همانطور که اشاره شد، هزینههای حملونقل، اصلیترین دلیل شرکتها برای استفاده از این سیاست است. اگر فروشنده یا تولیدکنندهی یک محصول، برای رساندن محصول به محل عرضه، هزینهای پرداخت کند همواره به دنبال این خواهد بود که این هزینهی صرفشده را به نحوی جبران نماید.
در استفاده از استراتژی قیمتگذاری منطقهای، کمپانیها معمولاً قیمت محصولات را برای سازگاری با توزیعکنندگان آن حفظ میکنند، اما معمولاً در مناطق دورتر از محل تولید یا کارخانه، هزینهها افزایش پیدا میکند و شرکتها مجبور به افزایش قیمت عرضه میشوند تا این هزینه برای کمک به مخارج آنها استفاده شود. بهعنوان مثال، تصور کنید یک محصول در شمال کشور تولید میشود. این محصول باید مسافتی را طی کند تا به مرکز کشور برسد، که میتواند یک سفر هوایی، دریایی یا زمینی باشد. کارخانهی تولیدکننده باید هزینهای را برای این جابهجایی پرداخت کند که مسلماً از هزینهای که باید برای انتقال همین محصول به جنوب کشور پرداخت کند کمتر است. در نتیجه، شخصی که در مرکز کشور اقدام به خرید این محصول میکند، هزینهی کمتری نسبت به شخصی که میخواهد همین محصول را با همین کیفیت در جنوب کشور خریداری کند، پرداخت مینماید.
نحوهی پیادهسازی قیمتگذاری منطقهای در بازار چگونه است؟
در قدم اول باید یک نقشهی قیمتگذاری رسم شود. امکان دارد شرکتها بسته به موقعیت جغرافیایی و شرایط حاکم به دو طریق این سیاست را پیادهسازی کنند که در ادامه آنها را بررسی خواهیم کرد.
روش اول: روش دایرههای هممرکز
در این روش کارخانه یا محل تولید محصول را در مرکز یک دایره در نظر میگیریم و دایرههایی با شعاعهای مختلف دور آن رسم میکنیم که در هر دایره محصول یا خدمات، قیمت منحصربهفردی خواهد داشت. در این روش مناطقی که در کوچکترین دایره قرار دارند، از کمترین قیمت، و در مقابل، مناطقی که در بزرگترین دایره قرار دارند، بیشترین قیمت محصول را به خود اختصاص میدهند.
روش دوم: روش شکلهای بیقاعده
از سوی دیگر گاهی اوقات دلایلی همچون موقعیت جغرافیایی، سطح اقتصادی مردم و مواردی ازایندست باعث میشود تا شرکتها از شکلهای دیگری برای رسم نقشهی قیمت محصولات و خدماتشان استفاده کنند. بهعلاوه، ممکن است میزان عرضه و تقاضا باعث شود شرکتها در مناطقی که تقاضای بیشتری نسبت به محصول دیده میشود، قیمتها را بالا برده و با این کار هزینههای حملونقل مناطقی که دورتر هستند و در عین حال تقاضای کمتر برای محصول در آنها دیده میشود را جبران نمایند زیرا قاعدتاً مجبورند که کالا را در این مناطق با قیمت پایینتر عرضه کنند. در این شرایط شکل نقشهی قیمتگذاری میتواند شکلی بیقاعده و نامنظم باشد.
در هر صورت و هنگام استفاده از هر یک از این روشها، برای رسم نقشهی قیمتگذاری باید موارد زیر را در نظر گرفت:
- فاصلهی جغرافیایی محل تولید و محل عرضهی محصول یا خدمات: بدیهی است که قیمتگذاری در هر منطقه باید با فاصلهی آن از محل تولید تناسب داشته باشد و قیمت برحسب دوری یا نزدیکی تغییر کند.
- میزان عرضه و تقاضای محصول مورد نظر: میتوان در مناطقی که تقاضا برای خرید محصول یا خدمات زیاد است قیمتها را بالاتر در نظر گرفت و در مناطقی که تقاضا کمتر است قیمتهای پایینتری تعیین کرد تا فروش در آن نواحی نیز افزایش یابد.
- منطقی بودن قیمتهای در نظر گرفته شده: اگرچه توجه به فاصلهی جغرافیایی محل عرضه نسبت به محل تولید از اهمیت بالایی برخوردار است اما نباید این نکته را نادیده گرفت که در هر صورت قیمت تعیینشده باید با محصول یا خدماتی که ارائه میگردد نیز تناسب داشته باشد و بهگونهای نباشد که هیچکس حاضر به خرید نشود. برای این منظور توجه به قیمتهای ارائهشده توسط سایر شرکتهایی که همان محصول یا خدمت را عرضه میکنند نیز حائز اهمیت است.
- شرایط اقتصادی متقاضیان محل عرضهی محصول یا خدمات: از مهمترین عواملی که باید به آن توجه شود ارزیابی شرایط اقتصادی محل عرضه است. گاهی دیده میشود که در مناطق ثروتمندنشین یک جامعه مردم بدون در نظر گرفتن تناسب قیمت با محصول حاضر به خرید آن میشوند و به این فکر نمیافتند که از قیمتهای سایر مناطق هم اطلاع یابند و آن را با محل زندگی خود مقایسه کنند. این در حالی است که در مناطقی که مردمش از تمکن مالی بالایی برخوردار نباشند تناسب قیمت با محصول بسیار برایشان اهمیت مییابد و ممکن است به دنبال کسب اطلاع از قیمت همان محصول در مناطق مختلف بیفتند و بهسادگی حاضر به خرید محصول با هر قیمتی نشوند.
جمع بندی
قیمتگذاری منطقهای (Zone Pricing) در واقع سیاستی است که شرکتهای عرضهکنندهی کالا یا خدمات که محصولات خود را به مناطقی با فاصلهی جغرافیایی زیاد ارسال میکنند، آن را به کار میبندند. این کار به این شرکتها کمک میکند تا هزینههای انتقال محصولاتشان را به این مناطق جبران کنند. از سویی دیگر میتوان گفت دلیل اختلاف قیمت محصولات یا خدمات یکسان یک شرکت در مناطقی که نسبت به محل تولید آنها فاصلهی جغرافیایی متفاوتی دارند، همین قیمتگذاری منطقهای است. برای استفاده از این سیاست باید در مرحلهی اول حتماً یک نقشهی قیمتگذاری ترسیم شود، که میتواند به دو صورت دایرههای هممرکز یا شکلهای بیقاعده باشد. گفتنی است که قیمتگذاری منطقهای یک سیاست اقتصادی تأییدشده است که طبق قانون نیز شرکتهای تولیدی و خدماتی برای استفاده از آن بهمنظور عرضهی محصولات و خدمات خود مجاز هستند و استفاده از آن را راحتترین راه برای جبران هزینههای جانبی عرضهی محصولات و خدمات خود یافتهاند.
منابع: MarketBusinessnews | Businessdictionary | Marketingbinder
دیدگاهتان را بنویسید